معتقدم مردم نسبت به چهار دهه گذشته، روشنتر و واقعگرایانهتر به حوزه رفاه و تامیناجتماعی نگاه میکنند. البته هنوز در برخورد با مشکلات این حوزه اشتباهاتی وجود دارد. هماکنون از آن نگاه ایدهآلگرایانه انقلابی به مقوله رفاه و تامیناجتماعی که ما را به آسمانها برده بود، فاصله گرفتهایم و پایمان به زمین نزدیک شده و نگاهمان به حوزه رفاه و تامیناجتماعی منطقیتر شده است، بنابراین مهمترین مسئلهای که وجود دارد این است که در این چهاردهه، تجربه بسیار خوبی در این حوزه داشتهایم. تجربه مهمی که کسب کردیم این بود که برای اصلاح نظام رفاه و تامیناجتماعی، نباید همه دستاوردهای کسبشده را تخریب کرد. وقتی انقلابی انجام میشود، ولو اینکه همه اهداف و اقدامات انقلابیها از سر خیرخواهی باشد، برخی از مردم و انقلابیون تصور میکنند باید همه چیز را در فرایند انقلاب از بین ببرند و از نو بسازند تا همه بخشهای جامعه درست شود. همین تفکر انقلابی باعث میشود که گاهی یک تشکیلات سازمانیافته مفید را از بین ببرند و خود را برای ساختن دوباره همان تشکیلات، وارد یک چالش بزرگ کنند. نکته دیگر این است که امروز، رفاهخواهی مردم خیلی بالاتر از چهاردهه گذشته است. طی این چهار دهه، مردم بهدنبال عدالت اجتماعی و رفاه فراگیر بودند، البته همچنان با نقطهمطلوب رفاه فاصله وجود دارد. همچنین بخش مهم دیگر این است که برای تحقق اهداف نظام رفاه و تامیناجتماعی و برقراری یک بیمه کارآمد، تحقق اصل سهجانبهگرایی یک ضرورت است که باید در این مسیر حرکت کنیم. واجب است با رعایت سهجانبهگرایی، گفتوگو و مذاکره بر سر مشکلات و مسائل مختلف، در مسیری حرکت کنیم که دولت، کارگران و کارفرمایان با توافق همدیگر به یک نقطه مشترک برای حل مسائل نظام رفاه و تامیناجتماعی برسند؛ نقطه مشترکی که به ضرر هیچ جبههای نباشد و به منافع یکدیگر لطمهای وارد نکند. از سوی دیگر، دولت باید توجه داشته باشد به منافع کارفرمایان و کارگران دستاندازی نکند. از دولت انتظار میرود از حقوق بیمهشدههادفاع کرده و مطالبات انباشته تامیناجتماعی را پرداخت کند.
منبع: هفته نامه آتیه نو شماره 190
|